سخت است که بازار سهام را بهعنوان یک شخص نبینم: روحیهای دارد که میتواند از تحرک پذیری به بیحوصلگی روی بیاورد، همچنین میتواند یک روز شتابزده باشد و روز دیگر تمام شتاب قبلش را جبران کند. اما آیا روانشناسی واقعاً به ما در درک بازارهای مالی کمک میکند؟ آیا به ما در انتخاب استراتژی مناسب بازار سهام کمک میکند؟ نظریهپردازان مالی رفتاری معتقدند که رفتار بازار میتواند در این موارد به ما کمک کند.
آزمونها و یافتههای مالی رفتاری
این نظریه مالی بیان میکند که مردم مانند تئوریهای سنتی مالی، منطقی نیستند. برای سرمایهگذارانی که علاقهمند هستند بدانند چگونه احساسات و تعصبها بر قیمتها تأثیر میگذارد، مفاهیم مالی رفتاری توضیحات جالبی در این زمینه ارائه میکند.
این ایده که روانشناسی حرکت بازار را هدایت میکند، در مقابل فرضیه بازار کارا قرار میگیرد. طرفداران فرضیه بازار کارا میگویند که هر اطلاعاتی مرتبط با ارزش شرکت بهسرعت توسط فرآیند آربیتراژی ارزیابی و قیمتگذاری میشود. (همچنین بخوانید؛ آربیتراژ چیت؟)
برای کسانی که حباب و سقوط عصر اینترنت را به خاطر دارند، پذیرش نظریه بازار کارا بسیار مشکل است. رفتارگرایان میگویند بهجای آنکه ناهنجاری باشد، رفتار غیرمنطقی شایع است. درواقع، محققان بهطور مرتب رفتار بازار را با استفاده از آزمایشهای بسیار ساده شبیهسازی میکنند.
اجازه دهید یک مثال را باهم بررسی کنیم؛ به فردی بگویید یک سکه را به هوا میاندازیم، اگر بردی من ۵۰ به تو میدهم و اگر باختی تو باید ۵۰ به من بدهی و جمع پولها نیز ۱۰۰ است. اگر آن فرد ۵۰ شما را ببرد شانس آورده است. و برعکس اگر ببازد یک مبلغ مشخص را از دست میدهد. شانس در هر دو سناریو مساوی است، هرچند که افراد سعی میکنند تا در این بازی برنده شوند حتی اگر شانس ضرر خود را بیشتر ببینند. مردم تمایل دارند در درجه اول نبازند و بعد به سود فکر کنند.
اولویت اجتناب از زیانها نیز برای سرمایهگذاران صادق است. مهم نیست که قیمت چقدر افت داشته باشد، سرمایه گذران معتقدند که قیمت به عقب بازمیگردد و اغلب به سهم خود پایبند میمانند.
غریزه گله
غریزه گله توضیح میدهد که چرا مردم تمایل به تقلید از دیگران دارند. هنگامیکه بازار به سمت بالا یا پایین حرکت میکند، سرمایهگذاران از این موضوع میترسند که” نکنه بقیه بیشتر می دونن؟ یا اطلاعت بیشتری دارن؟” بهعنوان نتیجه، مردم زمانی که عمل دیگران را دنبال میکنند احساس بهتری دارند و انگیزهشان افزایش مییابد. منبع: گروه مشاوران مالی سامان
مالی رفتاری هم به این نتیجه رسیده است که مردم به قضاوتهایی که حاصل نمونه دادههای بسیار کوچک است و یا از منابع مشخص منتشر میشود، ارزش بیشتری میدهند. بهعنوانمثال، سرمایهگذاران به افراد مشهور در بازار اعتماد میکنند و شانس خود را با تحلیلگران کمتر شناختهشده اما با دانش بیشتر امتحان نمیکنند.
از سوی دیگر اعتقادات سرمایهگذاران بهراحتی تغییر نمیکند. یک باور کلی که این روزها در بازار مشاهده میشود این موضوع است که هر ریزش ناگهانی در قیمت سهام یک نشانه خوب برای خرید است. سرمایهگذاران در قضاوتهای خود اعتمادبهنفس بیشازحد دارند و تمایل دارند به جزئیات با فراوانی کم بپردازند و سراغ میانگینهای آشکار بازار نمیروند.
حوزه مالی رفتاری چقدر کاربردی است؟
میتوانیم از خودمان بپرسیم که آیا سرمایهگذاران میتوانند با این مطالعات بازار را شکست دهند؟ پس از همه، کاستیهای منطقی باید فرصتهای سودآور زیادی برای سرمایهگذاران عاقل به وجود بیاید. در عمل اما، تعداد سرمایه گذران اندکی هستند که از این نظریه برای مرتبسازی سهام ارزانقیمت باهدف یافتن بیشتری بازده در میان آنها، استفاده میکنند. این نظریه هنوز در دانشگاهها مورد آزمون قرارگرفته و بهصورت وسیع در سطح بازار بکار گرفته نشده است.
درحالیکه این حوزه به نقاط ضعف عقلانی در بازار اشاره میکند، اما راهحلهای کمی برای سودآوری از شیدایی بازار در اختیار معامله گران قرار میدهد. Robert Shiller نویسنده Irrational Exuberance نشان داد که در دهه ۹۰ بازار در لبه حباب قرار داشت. اما نمیتوانست بگوید که چه زمانی حباب از بین میرود. بهطور مشابه، مالی رفتاری هم نمیتواند امروز به ما بگوید که بازار که به پایینترین مقدار خود رسیده است. بااینحال، میتوانند آنچه را که ممکن است به نظر برسد توصیف کنند.
نتیجهگیری
رفتارگراین بازار هنوز هم باید بر روی یک مدل منسجم کار کنند که بهجای توصیف آینده آن را پیشبینی کند و با ادراک خود بگوید که بازار در گذشته چه رفتاری انجام داده است. درس بزرگی که تا به امروز گرفتهایم این است که این حوزه نمیتواند به سرمایهگذاران بگوید چگونه بازار را شکست دهند. در عوض، به ما میگوید که روانشناسی بازار باعث میشود قیمت و ارزشهای بنیادی برای مدتزمان طولانی متفاوت باشند.
مالی رفتاری هیچ معجزهای برای سرمایهگذاران به ارمغان نمیآورد، اما شاید بتواند به آنها کمک کند تا رفتار خود را مدیریت کنند و اشتباهات شخصی که باعث از بین رفتن ثروت فردی میشود را کاهش دهند.
منبع: گروه مشاوران مالی سامان