اغلب افراد میپرسند که آیا تحلیل تکنیکال میتواند جایگزین مناسبی برای تحلیل فاندامنتال باشد؟ اگرچه پاسخ قطعی وجود ندارد که تجزیهوتحلیل تکنیکال میتواند یک جایگزین کامل برای تجزیهوتحلیل فاندامنتال باشد، اما شکی نیست که ترکیبی از نقاط قوت هر دو رویکرد تحلیلی میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا بازارها را بهتر درک کنند و مسیر سرمایهگذاری آنها را تسهیلتر کند. در این مقاله، ما به جوانب مثبت و منفی تحلیل تکنیکال و عواملی که سرمایهگذاران باید در هنگام ترکیب هر دو استراتژی در یک چشمانداز در نظر بگیرند، میپردازیم.
بهترینهای هر دوجهان
بعضی از روشهای تحلیل تکنیکال بهخوبی با روشهای بنیادین بهمنظور ارائه بهتر اطلاعات برای سرمایهگذاران ترکیبشدهاند. این روشها شامل موارد زیر هستند:
- روند حجم معاملات: زمانی که یک معاملهگر یا تحلیلگر اقدام به مطالعه سهام میکند، بهتر است که بداند دیگر سرمایهگذاران در مورد آن، چه فکر میکنند. چراکه ممکن است دیگر معاملهگران اطلاعات بیشتری در خصوص شرکت داشته باشند و یا یکروند جدید را ایجاد کنند.
یکی از محبوبترین روشها برای سنجش احساسات بازار این است که نگاهی به حجم اخیر معاملات کنید. (در این خصوص بیشتر بخوانید؛ چگونه رفتار بازار بر اندیکاتورهای تکنیکال تأثیر میگذارد). حجمهای بالا نشان از این موضوع میدهند که سهام توانسته نظر طیف وسیعی از فعالین بازار را به خود جلب کند و سهام در فاز انباشت و یا توزیع قرار دارد.
اندیکاتورهای حجمی در بین معاملهگران بسیار محبوب هستند چراکه به شما نشان میدهند نظر دیگر سرمایهگذاران هم با شما همسو است و یا خیر. معاملهگران معمولاً به دنبال افزایش حجم معاملات، به دنبال روند حرکت میکنند. کاهش ناگهانی حجم میتواند حاکی از این موضوع باشد که سهام جذابیت خود را ازدستداده و باید منتظر معکوس شدن روند معاملات باشیم.
چارتهای قیمت روزانه محبوبتر شدهاند چراکه به معامله گران اجازه میدهند تا معاملات بلوکی مؤسسات بزرگ (خریداران حقوقی) را شناسایی کنند.
- پیگیری حرکتهای کوتاهمدت: درحالیکه بیشتر معاملهگران فاندامنتال بادید بلندمدت سرمایهگذاری میکنند، این احتمال هم وجود دارد که در طول روند خود در قیمتهای استثنایی و جذاب اقدام به خرید یا فروش سهام خود باهدف افزایش بازده کنند. تحلیل تکنیکال در این مورد میتواند مفید باشد.
بهطور دقیقتر، زمانی که سهام از میانگین متحرک با دوره ۱۵ یا ۲۰ روز (به سمت بالا یا پایین) عبور میکند، معمولاً آن روند را برای یک دوره کوتاهمدت دنبال میکند. بهعبارتدیگر این اندیکاتوری از انتظارات بازار در آینده نزدیک است. همچنین بسیاری از معاملهگران فاندامنتال از میانگینهای متحرک ۲۰۰ و ۵۰ روزه برای شناسایی نقاط شکست روند در بلندمدت استفاده میکنند. (برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص میانگین متحرک، اینجا کلیک کنید).
برای کسانی که به دنبال معاملاتی باقیمتهای مطلوب هستند، این نمودارها به همراه ابزار ذکرشده میتواند بسیار مفید باشد.
- ردیابی (رصد) واکنشها در طول زمان: بسیاری از تحلیلگران فاندامنتال به نمودار یک سهام، صنعت و یا شاخص بهخصوص نگاه میکنند تا تغییرات و نحوه واکنشها نسبت به مواردی همچون اخبار اقتصادی، گزارشهای درآمدی و غیره را شناسایی کنند.
الگوها تمایل دارند خودشان را تکرار کنند و اخلاق سرمایهگذاران نسبت به اخبار خوب یا بد در طول زمان مجدداً تکرار میشود.
بهعنوانمثال زمانی که به نمودار سهام شرکتهای مسکن نگاه میکنید متوجه میشوید قیمت در زمانهای تغییر نرخ بهره توسط بانک مرکزی واکنش نشان داده است. واکنشها معمولاً در شرایط مشابه بازار تکرار میشوند.
بهطور خلاصه، با تجزیهوتحلیل روند تاریخی، سرمایهگذاران میتوانند واکنش احتمالی به یک رویداد بالقوه در آینده را پیشبینی کنند.
ناسازگاری در ترکیب دو تحلیل
تحلیل تکنیکال همچنین میتواند یک دیدگاه نادرست در خصوص سهام ارائه دهد که میتواند شامل موارد زیر باشد:
- تاریخ: درحالیکه ممکن است بر اساس الگوها و واکنشها نسبت به اخبار، روند احتمالی آتی کشف شود اما چارتها نمیتوانند به ما بگویند که اخبار مثبت هستند و یا منفی. در عوض تنها به اخبار گذشته متکی هستند.
بااینحال اگر زمزمههایی مبنی بر عملکرد مالی و فروش خوب شرکت باشد، سرمایهگذاران میتوانند از آنها در نمودارهای قیمت خود استفاده کنند. یک نمودار قیمت ساده نمیتواند اطلاعات حیانی و بلندمدت فاندامنتال را مانند جهت جریان نقدی یا سود تقسیمی سهم را در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد.
- ازدحام همیشه خوب نیست: همانطور که پیشتر توضیح دادیم، خوب است که سهام را درروند صعودی بخریم. بااینحال ممکن است این موضوع را درک کنید که ازدحام (حجم معاملات) گاهی اوقات اشتباه است. چراکه ممکن است سهامی که در فاز انباشت قرار دارد، در آینده در فاز توزیع سنگین قرار گیرد. همچنین برعکس. یعنی سهامی که در هفته اخیر تخت فشار شدید فروش قرارگرفته در هفته آینده روند صعودی خود را شروع کند.
- نمودارها نمیتوانند بهطور پیوسته روندهای طولانی را پیشبینی کنند: نمودارها بهطورکلی قادر به پیشبینی دقیق روند اقتصاد کلان نیستند. بهعنوانمثال؛ اصلاً امکان ندارد که به نمودار قیمت شاخص نفت و گاز نگاه کنیم و بگوییم اوپک قیمت نفت را افزایش خواهد داد و یا آتشسوزی در مسیر انتقال خط گاز موجب نوسانات قیمت گاز میشود.
- وجود ذهنیت: زمانی که به نمودارهای قیمت نگاه میکنید، مقداری ذهنیت به وجود میآید. برخی ممکن است با نگاه به روندِ سهام گمان کنند سهام در حال کف سازی است (آماده شروع روند صعودی)، درحالیکه فردی دیگر ممکن است با نگاه به نمودار دریابد روند نزولی همچنان ادامه دارد.
پس حق با کیست؟ بازهم هیچ محاسبهای برای بیان نتیجه قطعی بین این دو نوع نگاه وجود ندارد، همانطور که نتیجه قطعیای در تحلیل فاندامنتال وجود ندارد. زمانی که بحث از برنامهریزی است، نتیجه دقیق زمانی مشخص میشود که عملکرد واقعی بازار را ببینیم. (همچنین بخوانید؛ تحلیل فاندامنتال بازار سهام).
جمعبندی
تحلیل تکنیکال میتواند یک ابزار ارزشمند باشد، اما مهم است که فواید و محدودیتهای تحلیل را قبل از غواصی درک کنید. پاسخ قطعی به این سؤال که آیا تحلیل تکنیکال میتواند جایگزین تحلیل فاندامنتال باشد، وجود ندارد اما ممکن است ترکیب این دو رویکرد منجر به تائید یک استراتژی معاملاتی شود. (برای مطالعه مقالات بیشتر در خصوص تحلیل تکنیکال، اینجا کلیک کنید).
منبع: گروه مشاوران مالی سامان