تورم زمانی اتفاق میافتد که اقتصاد به دلیل افزایش هزینه رشد میکند. زمانی که این اتفاق میافتد، قیمتها افزایش مییابند و پول در داخل اقتصاد کمتر از قبل ارزش دارد و ارز کمتر از گذشته خرید میشود. هنگامیکه یک ارز کمارزش میشود، نرخ آن در مقابل سایر ارزها کاهش مییابد.
روشهای بسیاری برای کنترل تورم وجود دارد، برخی از این روشها خوب کار میکنند درحالیکه برخی دیگر اثر کاهشی در تورم ایجاد نمیکنند. بهعنوانمثال، کنترل تورم از طریق کنترل دستمزد و قیمت میتواند موجب رکود اقتصادی و تعدیل نیروی کار شود. (همچنین بخوانید؛ تحلیل اقتصاد کلان)
سیاست پولی منعطف
یک روش محبوب کنترل تورم، سیاست پولی انقباضی است. هدف سیاست انقباضی، کاهش عرضه پول از طریق کاهش قیمت اوراق و افزایش نرخ بهره است. این کار موجب کاهش هزینهها میشود چراکه پول کمتری برای خرج کردن وجود دارد، همچنین آنهایی که پولدارند آن را برای پسانداز نگه میدارند و خرج نمیکنند. این به معنای کاهش اعتبار در دسترس است که بهنوبه خود هزینهها را کاهش میدهد. کاهش هزینهها در طول دوران تورم پراهمیت است، چراکه به رشد اقتصاد کمک و نرخ تورم را کاهش میدهد.
سه ابزار اصلی برای اجرای سیاست انقباضی وجود دارد:
اول، افزایش نرخ بهره از طریق بانک مرکزی است، نرخ بهره بانکی، نرخی است که بانک از دولت پول قرض میگیرد و برای تولید پول باید آن را با نرخهای بالاتر قرض بدهند. بنابراین با افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی، نرخ وام نیز افزایش مییابد. زمانی که بانکها نرخ بهره را افزایش میدهند، افراد کمتری تمایل به دریافت وامدارند چراکه هزینههای اخذ وام بیشتر میشود و بهره پرداختی افزایش مییابد. بنابراین هزینهها کاهش، قیمتها کاهش و تورم آهسته میشود.
ذخایر ارزی
ابزار دوم افزایش ذخایر ارزی بانکها بیشتر از مقدار موردنیاز است بهطوریکه بتوانند میزان برداشتها را تحت پوشش قرار دهند. هرچه پول بیشتری ذخیره کنند، وام کمتری پرداخت خواهند کرد. اگر پرداخت وام کمتر شود، نقدینگی افراد هم در جامعه کاهش مییابد و درنتیجه مخارج کمتر میشود.
کاهش عرضه پول
روش سوم، کاهش مستقیم یا غیرمستقیم عرضه پول با اعمال سیاستهایی که کاهش عرضه پول را تشویق میکنند، است. مانند انتشار اوراق بدهی دولتی با سود سررسید بالاتر که سرمایهگذاران را تشویق به خرید میکند. و یا افزایش نرخ ارز که موجب افزایش تقاضا میشود بهطوریکه بهنوبه خود باعث افزایش واردات و کاهش صادرات میشود. هر دو این مثالها میزان عرضه پول را کاهش میدهد چراکه پول از جیب بانکها، شرکتها و سرمایه گذران به دولت میرسد و میتواند آن را کنترل و مدیریت کند.
منبع: گروه مشاوران مالی سامان